آه ، باز این دل سرگشته منیاد آن قصه شیرین افتادبیستون بود و تمنای دو دوستآزمون بود و تماشای ... ادامه مطلب

تو را به راستی، تو را به رستخیز مرا خراب کن که رستگاری و درستکاری دلم به دستکاری همین غم شبانه ... ادامه مطلب

  منزلی در دوردستی هست بی شک هر مسافر را اینچنین دانسته بودم ، وین چنین دانم لیک ای ندانم چون و چند ! ... ادامه مطلب

  ثواب روزه و حج قبول آن کس بَُرد که خاک میکده عشق را زیارت کرد    

  آنچه من می بینم ماندن دریاست ، رستن وازنورستن باغ است ، گشتن شب به سوی روز است ، گذرا بودن موج وگل و ... ادامه مطلب

‪ ورقی فرض کن یک روی در تو،یک روی در یار  یا هر که هست. آن روی که سوی تو بود خواندی؟ آن روی که ... ادامه مطلب

      از پنجرهء دلم که قابی شکسته دارد صدایت میزنم نسیم نام تو بر لبهایم می وزد خیال سبزت همیشه با من است تو ... ادامه مطلب

    تو صدای پایت را به یاد نمی آوری چون همیشه همراهت است ولی من آن را به خاطر دارم چون تو همراه من نیستی  و ... ادامه مطلب

  ای که پیچید شبی در دل این کوچه صدایت یک جهان پنجره بیدار شد از بانگ رهایت تا قیامت همه جا محشر ... ادامه مطلب

      درختِ کوچکِ من ،  عاشق بهاران باش   رفیق چشمه و همدرد جویباران باش شعاعِ سایه تو ر‌ا گرچه بس ب‍ُو‌َد کوتاه سرفرازیِ خورشیدِ ... ادامه مطلب