پست های ارسال شده در مرداد سال 1387

        عشق مگر حتماً باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق   عاشق شدن،عاشق بودن بدهد؟گاه عشق گم است،اما هست.هست،چون ... ادامه مطلب

        قصه نیستم که بگویی  نغمه نیستم که بخوانی صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی چنان که بدانی من درد ِ ... ادامه مطلب

    جای خالی سلوچ نویسنده: محمود دولت آبادی ناشر: چشمه - فرهنگ معاصرتعداد صفحه: 451   سال انتشار: 1365   چاپ دوازدهم <<< مرگان که سر از ... ادامه مطلب

          شما رهبر ارکستر سمفونیک افکار و احساسات خویشید   نباید گامهای خود را با صدای طبل و شیپور دیگران هماهنگ کنید    گوش به ... ادامه مطلب

    از کدامین دیار رسیده ای اینچنین تازهاهل کدام خاکی چنین سبز چون بهار یار آفتابی یا همره باران چنین بخشنده ... ادامه مطلب

        مردم همه تورا به خدا سوگند می‌دهند   اما برای من   تو آن همیشه‌ای که خدا را به‌تو سوگند می‌دهم!      

        پر کن پیاله راکین ناب آتشین، دیریست ره به حال خرابم نمی برداین جام ها که در پی هم می ... ادامه مطلب

      از با یزید بسطامی پرسیدند: چه شد که به شما لقب سلطان العارفین را دادند؟پاسخ داد: شبی از مسجد به ... ادامه مطلب

        روز خبرنگارمبارک

      نام من عشق است آیا میشناسیدم؟ زخمی ام زخمی سراپا میشناسیدم؟                   *               با شما طی کرده ام راه درازی را   خسته هستم خسته ... ادامه مطلب

      باد که بیاید باران که بیاید تو باید  از میان آوازهای کودکان بگذری  چترت را فراموش کن خیس و خسته در پگاهی ... ادامه مطلب

      در آن سرای که زن نیست، انس و شفقت نیست      در آن وجود که دل مرد، مرده است روان         به هیچ مبحث ... ادامه مطلب

      هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو در میکده و دیر که ... ادامه مطلب

    تو از آهسته ترین پنجره ها می آیی تو نسیمی و چه بی رنگ و ریا می آیی* من اگر ساکت و ... ادامه مطلب

    چه خوب بود تابستانهای کودکیوقتی کرم های ابریشم را به مهمانی برگ های توت می بردیم و درولنگاری روزهای بلندش هر روز کمی قد ... ادامه مطلب

    ای سرزمین پاک با اولین شکوفه ی هر سال ، در دشت چشم های تو ، بیدار می شود باغ پر از شکوفه ... ادامه مطلب

      سیالان نویسنده:علی رشوند موضوع: زیباشناسی الموت انتشارات روزبهان ***  در ابتدا به نظر می رسد که  سیالان فقط  دریچه ایست به سرزمین الموت اما با نگاه ... ادامه مطلب

      خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی     هر سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز  

    من امشب هفت شهر آرزوهایم چراغان است زمین و آسمانم نورباران است کبوترهای رنگین بال خواهش ها بهشت پر گل اندیشه ام را ... ادامه مطلب

  بهار آمده از سیم خاردار گذشته حریق شعله گوگردی بنفشه چه زیباست هزار آیینه جاریست هزار آیینه اینک به همسرایی قلب تو می تپد ... ادامه مطلب